آبان، ماهی که انگار از سال ۹۸ به بعد، به گونهای دیگر در پسزمینه ذهنی مردمان این مرز و بوم تداعی میشود. امروز که هشت روز از آغاز آبان ۱۴۰۱ میگذرد، انگار از تمام پس کوچههای شهر، بوی بنزین به مشام میرسد. بویی که هم یکی از صد عامل مرتبط با آلودگی هواست و هم یادآور یکی از تلخترین خاطره جمعی مردم. حالا اما پس از گذشت سه سال، نه تنها با افزایش قیمت بنزین خو گرفتیم بلکه موانع مهمتری پیش روی حیات خود میبینیم.
طبق اعلام هواشناسی، کاهش تندی باد تا صبح امروز، همزمان با افزایش ترافیک صبحگاهی، صعود غلظت ذرات معلق و نزول کیفیت هوا در برخی مناطق پرتردد را به دنبال خواهد داشت. همانطور که گفتیم، عدم وزش باد مؤثر همزمان با افزایش ترافیک شامگاهی تا واپسین ساعت روز جاری، میتواند سبب افزایش غلظت ذرات معلق و برقراری وضعیت ناسالم برای گروههای حساس در برخی مناطق پرتردد باشد.
اما منشا آلودگی هوای تهران تقریبا برای اکثر مردم عیان شده؛ از انواع خودرو (اعم از سبک و سنگین) تا سوختی که مصرف میکنند. از معضلات ترافیکی و حمل و نقل تا مصرف مازوت. در این میان ادعاهایی بر کاهش فروش بنزین سوپر و تاثیر فزاینده آن در افزایش این آلودگیها نیز مطرح میشود. اما مقصر کیست؟ باید به این مدعیان خبر داد که قدرت خرید مردم تا حدی پایین آمده که حتی خرید کالاهای اساسی و اولیه خود را نیز سهمیهبندی میکنند، چه برسد به تغذیه خودرویشان از بنزین سوپر! شاید بهتر باشد در کنار اعلام سوخت ناسالم به عنوان متهم اصلی آلودگی هوا، به موارد دیگری چون خودروسازی، کارخانهها، کمبود وسایل نقلیه عمومی و … نیز پرداخت یا دستکم برای پرداخت هزینه بنزین استاندارد، تبصره یا امکانی برای مصرفکنندگان بنزین در نظر گرفت تا جدا از مردم عادی، دست کم خود مسئولان و خانوادههایشان بتوانند سالها بعد هم در این شهر نفس بکشند! مسئولانی که در مساله آلودگی هوا طی سالها نشان دادند که خالی از مسئولیتپذیری هستند اما باز به هر نحو انگشت اتهام را چه در عدم مصرف بنزین سوپر و چه عدم استفاده از وسایل نقلیه عمومی تنها به سمت مردم نشانه رفتند!
اواخر آذر سال گذشته بود که شهردار تهران اظهار کرد: «نیازمند صورت جدیدی از شهر تهران هستیم، صورت حال حاضر شهر تهران زیبنده مردم و جمهوری اسلامی نیست. اگر مدتی ماشینها تردد نکنند تهران پاکترین هوا را خواهد داشت.» عجیب آنکه کرسینشین بهشت از یاد برد که سالهاست طرحهای مختلف ترافیک، برای کنترل تردد خودورها و جلوگیری از آلودگی هوای تهران در مناطق مختلف شهر اجرا میشود. تا آن «صورت جدید» بر شمایل سربی و دودآگین تهران پدیدار شود؛ که البته به گفته کارشناسان، تاثیر لازم و مورد قبول را نیز نداشتهاند. اما گرفتن انگشت اتهام به سوی مردم، طریقی است که مسئولان ایران در پیش گرفتن آن، صاحب رکورد هستند! بدون در نظر گرفتن این نکات مهم که علاوه بر مازوتسوزیهایی که با نگاهی خوشبینانه حتی اگر در نیروگاهها اتفاق نیفتد، در برخی صنایع اتفاق قطعا میافتد و نیز مستعمل شدن ناوگانهای حمل و نقل شهری، تردد موتورسیکلتهای فرسوده که از یک سمت جمعآوری شده و از سویی دیگر با مزایده دوباره به چرخه مصرف بازمیگردند. اینها را بگذارید کنار اهمال یا تقلب در معاینات فنی و تداوم تولید خودروهای غیراستانداردی که با نقصان احتراق، هوای شهر را بیمار کردهاند.
قانون هوای پاک که در سال ۱۳۹۶ به تصویب مجلس رسید متولیان مقابله با آلودگی هوا را ۱۸ دستگاه معرفی میکند. سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت بهداشت، سازمان هواشناسی و سازمان بهینهسازی مصرف سوخت که گزینههای نزدیکتری به ذهن هستند گرفته تا وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی، وزارت نفت، وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت نیرو، درمان و آموزش پزشکی، سازمان ملی استاندارد، پلیس راهور نیروی انتظامی، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سازمان انرژی اتمی، سازمان شهرداریها و دهیاریها، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و صدا و سیما نیز در مساله آلودگی هوا مسئول هستند. با این همه مرگ هزاران نفر در سال بر اثر آلودگی هوا گواه بر این است که مجموعهای به این عظمت در مقابله با آلودگی هوا، چقدر ناتوان و غیرمسئول هستند!
مصداق بند فوق، اظهارات اخیر مدیر کل محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران با اشاره به وضعیت آلودگی هوا در پنج سال گذشته است. این مقام مسئول اعلام کرده که از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، از مجموع ۱۸۲۶ روز، تنها ۳۶ روز هوای پاک را تجربه کرده و ۴۱ روز نیز هوای پایتخت شرایط کاملا ناسالم را پشت سر گذاشته است!
نفس شهر هنوز هم گرفته است. این زخمی به قدمت ۴ دهه است که با رسیدن به فصل سرما بیش از پیش فرصت جولان پیدا میکند. زخمی که هرازچندگاهی به یک سوژه برای وعده دادن مسئولان و متولیان کشور بدل میشود اما وقتی این فکر قرار است به فعل بیانجامد، هزاران عامل به عنوان مانع پشت هم قطار میشوند و این سوژه را، تا روی کار آمدن مدیران احتمالیِ بعدی، به خدا میسپارند! زخمی که نه فقط تهران که در بسیاری از کلانشهرها حدود نیم قرن میشود که باز است و نه تنها مردم که چهارستون بدن ایران را میلرزاند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟